سیدعلی میرموسوی: وضعیت زندگی در جامعه ما مطلوب نیست/ دین را به یک ایدئولوژی خاص محدود نکنیم/ خیلی از اندیشمندان دینی گفتهاند که اجبار بر حجاب مجاز نیست
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۹۲۹۱۰
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با تأکید بر اینکه وضعیت زندگی در جامعه ما مطلوب نیست، گفت: نبود آزادی برای انسان رنجآور است؛ به ویژه در دوران جدید که یکی از فضایل مهمی که انسان همواره دغدغه آن را داشته، آزادی است. بعضیها دین و شریعت را به اعتبار محدودیتها و قیودی که برای زندگی انسان میآورد، در تعارض بنیادین میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرنگار جماران، سیدعلی میرموسوی شب شهادت امام رضا(ع) طی سخنانی با عنوان «دین، زندگی و آزادی»، در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت: بر اساس آمار و تجربههای مشاهداتی ما، وضعیت دینداری تفاوتهای بسیاری با گذشته کرده است. نسل امروز چندلایه است، بعضی از لایههای این نسل همچنان به مناسک دینی و دین باور دارند و پایبند هستند، ولی بعضی از لایههای این نسل از این مناسک و دین فاصله گرفته است واساسا دین را در تضاد با پیشرفت و سعادت خودشان تلقی میکنند.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با اشاره به اینکه اگر حکومت ناکارآمد باشد زمینه تضعیف دینداری را فراهم میکند، افزود: اگر حکمرانی عاقلانه و مبتنی بر عقل و تدبیر نباشد، خودش سلاح جنگ با خدا میشود؛ ولی شاید تنها این عامل نباشد. شاید یکی از دلایل وضعیتی که امروز در بحث دین و دینداری مشاهده میکنیم و فاصله گرفتن از مناسک اصلی، تقابل بین دین و زندگی و آزادی باشد.
وی تصریح کرد: احساس نسل امروز این است که برداشت رسمی و رایج از دین، با زندگی شرافتمندانه و آزادی سازگار نیست. زیستن همراه با درد و رنج و فقر و سختیها و ناآرامیها و تشویش خاطر و اضطراب، زندگی مطلوب قلمداد نمیشود. ما میبینیم که آمار فقر، نابرابری، شکاف اجتماعی و خودکشی چقدر در حال افزایش است. همه اینها نشان میدهد که وضعیت زندگی در جامعه ما مطلوب نیست.
میرموسوی یادآور شد: از آزادی هم برداشتهای گوناگونی هست؛ اولین بحثی که در تعریف آزادی میشود این است که معنای آزادی بیبندوباری و بیقیدی نیست. آزادی به مثابه یک حق را بعضیها گفتهاند به معنای نبود مداخله خودسرانه و سرکوبگرانه در برابر انتخاب انسان است. ولی بعضیها گفتهاند که آزادی یعنی سلطهای وجود نداشته باشد که خواست خود را بر انسان تحمیل کند.
وی تأکید کرد: نبود آزادی برای انسان رنجآور است؛ به ویژه در دوران جدید که یکی از فضایل مهمی که انسان همواره دغدغه آن را داشته، آزادی است. بعضیها دین و شریعت را به اعتبار محدودیتها و قیودی که برای زندگی انسان میآورد، در تعارض بنیادین میداند. ولی برخی هم معتقدند دینی که در منابع اصیل آمده و شریعتی که پیامبر(ص) بیانگر آن بوده، با آزادی و زندگی در تعارض نیست و آیات بسیاری از قرآن داریم که نفی اکراه و نفی اجبار میکند.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: به قول مرحوم استاد مطهری، شریعت پیامبر(ص) نمیخواسته دست و پاگیر باشد. لذا در آیات بسیاری میگوید «یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»، «ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» و از این نوع آیاتی که میخواهد بگوید که اساس شریعت بر این نیست که زندگی را برای دیگران سخت کند. در خود مناسک اسلام هم مشخص است؛ مثلا برای وضو، بدل تیمم است. این دلالت بر این دارد که شریعت پیامبر یک نوع شریعت زندگی بوده است.
وی اظهار داشت: از علی بن موسی الرضا(ع) نقل است که فرمودند کسی زندگی بهتری دارد که زندگی او مایه درد و رنج و عسرت و سختی دیگران نباشد و کسی بدترین زندگی را دارد که زندگی او مایه عذاب و دردسر و درد و رنج و زحمت دیگران باشد. این سخن نشان میدهد که اصل، زندگی و حیات است. از یک سو بیانگر این است که زندگی دیگران چقدر اهمیت دارد و از سوی دیگر اهمیت اخلاق را نشان میدهد.
میرموسوی با تأکید بر اینکه شریعتی که پیامبر بیان میکند یک شریعت اخلاقی است، گفت: در حقیقت پیامبر(ص) رهبانیت را از اسلام جدا میکند و اگرچه خودش در زمانی که در مصدر قدرت است، زندگی بسیار ساده و زاهدانهای دارد، ولی برای دیگران آسایش و رفاه میخواهد. بنابراین، شریعت اسلامی در اصل نمیخواسته با زندگی و آزادی تعارض داشته باشد؛ بلکه اصالتا شریعتی اخلاقی بوده است.
وی تأکید کرد: یکی از متفکران معاصر عرب کتابی تحت عنوان «دولت ممتنع» نوشته و میگوید جریانهای اسلامگرا میخواستند دولت را به عنوان ابزاری در خدمت شریعت اسلامی قرار بدهند و دولت اسلامی تأسیس کنند؛ در حالی که برعکس، شریعت را به مثابه یک ابزار در خدمت دولت قرار دادند. در حقیقت، شریعت پیامبر(ص)اینگونه نیست. دین در شرایطی که با قدرت سیاسی پیوند پیدا کند و وجه ایدئولوژیک پیدا کند، با زندگی و آزادی تعارض پیدا میکند.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: کار ایدئولوژی این است که توهمی از کرامت و شرافت را جایگزین کرامت و شرافت حقیقی میکند. ایدئولوژیها راه کج را برای انسانها راست نشان میدهند. آن وقت هر قدر شما بخواهید راه راست را به آنها نشان دهید، تصور میکنند راهی که شما میگویید کجا است. خانم هانا آرنت میگوید برخلاف گذشته که حکومتها دروغ را به یک عده خاصی میگفتند و خودشان میدانستند که دروغ است، ولی حکومتهای ایدئولوژیک، خودشان هم فریب دروغشان را میخورند و فکر میکنند که راه راست همان است.
وی گفت: کسی که حاضر باشد برای چیزی که تصور میکند حقیقت است، جان بدهد و انسانهای دیگری را هم به کام مرگ بکشاند، بین زندگی و آزادی و دین تعارض ایجاد میکند. در واقع، دین قدرتزده و ایدئولوژیک موجب میشود پنداری از حقیقت جایگزین حقیقت شود و انسانهای زیادی را فدای این پندار کند. مستی ایدئولوژیک و مستی قدرت باعث میشود که شما یک مسیری را برخلاف همه میروید و تصور میکنید که آنها دارند اشتباه میروند.
میرموسوی افزود: اگر بخواهیم دین از تقابل با زندگی و آزادی نجات پیدا کند، اولین گام این است که دین را از قدرت سیاسی تفکیک کنیم و نگذاریم دین به قدرت سیاسی آلوده شود. دین را به یک ایدئولوژی خاص محدود نکنیم. نتیجه محدود کردن دین، این میشود که نسل جدید تصور میکنند تنها برداشت از دین همین است.
وی تأکید کرد: خیلی از اندیشمندان دینی گفتهاند که اجبار بر حجاب مجاز نیست، ولی چه میشود که اجبار بر حجاب الزامی میشود؟ برای اینکه یک قدرت سیاسی میخواهد فقط یک برداشت خاص حاکم شود. یکی از ایدههایی که امام موسی صدر خیلی خوب تصویر کرده، «دولت فرادینی» است. اگر این اتفاق بیفتد، آنوقت میتوانیم بگوییم که دین دیگر با زیست شرافتمندانه انسانی و آزادی تعارضی پیدا نمیکند. اما وقتی دین، دولتی شد، آنجا دیگر آزادی امکان ندارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید افزود: ما الآن تجربه جهان غرب که به اصطلاح یک جهان آزاد است را در پیشروی مان داریم. به قول مرحوم بازرگان، اساسا تجدد در جهان غرب ریشههای الهیاتی داشت. اتفاقا در آن جوامع مذهب زمینههای تجدد را ایجاد کرد؛ اما مذهبی که توانسته بود فاصلهاش با قدرت سیاسی را حفظ کند و آمیخته و آلوده به قدرت سیاسی نشده بود.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری شهادت امام رضا مجمع مدرسین و محققین حوزه علميه قم دین زندگی و آزادی دین و آزادی انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری زندگی و آزادی قدرت سیاسی گفته اند پیامبر ص بعضی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۹۲۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معمای کف و سقف مجاز حجاب
پس از پیروزی انقلاب و روی کار آمدن جمهوری اسلامی،سبک زندگی مردم و به ویژه پوشش افراد، چه زن و چه مرد به یک مناقشه پایان ناپذیر بدل شد و این مسئله امر تازه ای نیست که مثلا ربطی به مرگ مهسا امینی و وقایع پس از آن داشته باشد. همه به یاد می آورند سال های اول انقلاب را که بر روی دست جوانان با پیراهن آستین کوتاه رنگ پاشیده می شد و یا حتی پوشیدن لباس های رنگی ممنوع بود. همین چند سال پیش بود که سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی، پوشیدن چکمه را مظهر تبرج و آن را غیر قانونی اعلام کرده بود. اما چرا این مناقشه در جامعه ایران قابل حل نیست؟ بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اجتماعی دلیل تداوم چالش میان حکومت و مردم بر سر حجاب را عدم پذیرش این قانون از سوی مردم می دانند. اما به نظر می رسد مسئله فراتر از این امر است. در جوامع اقتدارگرا، اغلب قوانینی وضع می شود که مقبول عامه نیست ولی همان قوانین،بیکم و کاست با قدرت از سوی حکومت اعمال می شود. در ایران، با استناد به دین مبین اسلام که دین اکثریت قاطع مردم است، قوانین شریعت اجرا می شود. اما افراد برداشت های فردی خود را از برخی امر دینی دارند. از سوی دیگر بخش بزرگی از قوانین شرع، بیشتر امری فردی است که تعهد فرد به خدای او و مجازاتش هم الهی است. بر همین مبنا، افراد، اعمال مجازات از سوی حکومت، برای امری که بین آنها و پروردگارشان است را نمی پذیرند. با این حال مشکل در این هم نیست چرا که آن چیزی که به نام حجاب در ایران مورد مناقشه بین افراد جامعه با حکومت شده، چندان ربطی به پوشش شرعی ندارد. بر اساس شرع اسلام جز وجه و کفین هیچ بخشی، حتی به اندازه یک تار مو از بدن زن، نباید در معرض دید نامحرم باشد. چنین حجابی در ایران در بین اکثریت زنان جامعه رواج ندارد و آن حدی هم که حکومت بدان رضا داده بسیار نازلتر از حد شرعی است. اما همین میزان از حجاب مورد تایید حکومت هم مقبول بخش بزرگی از جامعه نیست و خود نظام سیاسی هم به این واقعیت اگاه است کماینکه وقتی فرمانده نیروی انتظامی دلیل عدم ورود روسای سابق جمهوری، به مسئله برخورد با بی حجابی را، ترس آنها از ریزش آرایشان می داند، یعنی او به زبان دیگر می گوید که کاندیدای ریاست جمهوری که مدافع برخورد با بی حجابان باشد در انتخابات رقابتی رای نمی آورد، چرا که اکثریت مردم موافق برخورد ماموران با بی حجابی نیستند. از سوی دیگر حکومت مایل است که اجبار به حجاب را در محدوده امر دینی نگه دارد تا آن را نه خواست حکومت و امری حکومتی بلکه خواست خدا و دین قلمداد کند و چون این حجاب با حجاب شرعی تفاوت فاحشی دارد، قادر به تعیین حدود و ثغور برای آن نیست و قوانین مربوط به آن هم دقیقا به همین علت از منطق کافی برای اجرا برخوردار نیستند؛ برای مثال همانگونه که در بالاتر هم گفته شد یک روز پوشیدن چکمه جرم بود و امروز نیست یا پوشش مهسا امینی که در آن روز توسط پلیس دستگیر شد امروز دیگر نه تنها جرم نیست که حتی آرزوی حکومت است یا مثلا اگر زنی امروز با پوشیدن کلاه تمام موهای خود را به پوشاند مرتکب جرم شده اما اگر یک شال ده سانتی متری بر سر کند که ده سانت از موهایش از جلو و نیم متر موهایش از عقب پیدا باشد از منظر قانونی ایرادی ندارد. در واقع نظام سیاسی قادر نیست که معیار شفافی را به عنوان پوشش حکومتی مشخص کرده و همان را اعمال کند. در این شرایط نه مردم می دانند تکلیفشان با حکومت چیست نه مامور حکومت می داند که دقیقا از مردم چه می خواهد. در واقع چیزی در میان است که سقف و کف آن نامشخص است. حال چگونه ممکن است قانونی لازمالاجرا شود اما حدود آن مشخص نباشد؟ تا کنون تنها ماده قانونی برای حجاب تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی بوده که در آن بر رعایت حجاب شرعی که همان وجه و کفین است تاکید شده و اگر قرار باشد نیروی انتظامی قانون مربوط به حجاب را اجرا کند باید بر همان مبنا، همه زنانی که حتی یک تار مویشان پیداست را دستگیر کنند. در قانون جدید هم که هنوز تصویب نشده بر پوشیدگی همه موی سر بانوان تاکید شده است. یعنی در هر صورت باید حکومت اول مشخص کند چه میزان از برهنگی سر مجاز است. قطعا حکومت نمی تواند شفاف اعلام کند که مثلا بیرون بودن بخشی از موی سر ایراد ندارد چرا که این دیگر حجاب شرعی نیست. در آن صورت باید اعلام کند که این یک پوشش اجباری حکومتی است اما حاکمیت، مایل نیست در مظان چنین اتهامی قرار گیرد و به اقتدارگرایی در حجاب متهم شود ولی تا زمانی که تکلیف حد و مرز تشخیص حجاب از بیحجابی روشن نشود، خروجی این قانون ،جز نمایش نزاع مردم و حکومت، چیز درخور دیگری ندارد و این چالش، به دلیل اجرای سلیقه ای از سوی مجریان و مردم اجتنابناپذیر است. 2121 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901041